مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبکی – فرهنگ معین و عمیدمدیریت1 سال قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبکی در فرهنگ عمیدمعنی آبکی در فرهنگ معینمعنی آبکی در فرهنگ عمید ۱. آنچه مانند آب باشد. ۲. آبدار؛ پرآب. ۳. آبلمبو. ۴. [مقابلِ غلیظ] رقیق. ۵. بیمحتوا. ۶. (اسم) مشروب.معنی آبکی در فرهنگ معین (بَ) (ص نسب .) ۱ – مایع ، روان . ۲ – کنایه از: بی دوام و نامطمئن . ۳ – پرآب .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آبنوس – فرهنگ معین و عمید معنی آبوند – فرهنگ معین و عمید معنی آذری – فرهنگ معین و عمید معنی آبخیز – فرهنگ معین و عمید معنی آداب – فرهنگ معین و عمید معنی آباد – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: