معنی آتشدان – فرهنگ معین و عمید اردیبهشت ۷, ۱۴۰۳ از مدیریتفهرست مطالب Toggleمعنی آتشدان در فرهنگ عمیدمعنی آتشدان در فرهنگ معینمعنی آتشدان در فرهنگ عمید ۱. جای ریختن آتش. ۲. کوره. ۳. ظرفی که در آن آتش بریزند؛ منقل. ۴. [قدیمی] اجاق. * کانون.معنی آتشدان در فرهنگ معین ( ~.)(اِمر.) ۱ – منقل ، اجاق . ۲ – تنور. ۳ – ظرفی مخصوص در آتشکده که در آن آتش مقدس افروزند.مطالب مشابه » معنی آب انبار – فرهنگ معین و عمید » معنی آبخوری – فرهنگ معین و عمید » معنی آبرو – فرهنگ معین و عمید » معنی آبفت – فرهنگ معین و عمید » معنی آبگینه – فرهنگ معین و عمید » معنی آبه – فرهنگ معین و عمید