مصفحه نخستفرهنگ و هنرمعنی کلماتمعنی آبگاه – فرهنگ معین و عمیدمعنی کلماتمعنی آبگاه – فرهنگ معین و عمیدمدیریت8 ماه قبل8 ماه قبلبدون دیدگاهفهرست مطالب Toggleمعنی آبگاه در فرهنگ عمیدمعنی آبگاه در فرهنگ معینمعنی آبگاه در فرهنگ عمید ۱. جای آب؛ آبخور. ۲. تالاب؛ استخر. ۳. (زیستشناسی) پهلوی انسان بین دنده و لگن خاصره؛ تهیگاه. ۴. مثانه.معنی آبگاه در فرهنگ معین (اِمر.) ۱ – تالاب ، استخر. ۲ – پهلو، زیر دنده . ۳ – مثانه .اشتراک گذارینوشته قبلانواع پرده بکارت (هایمن) همراه با عکسآیتم بعدیبیمارستان و زایشگاه مریم کرجRelated Posts معنی آبگینه – فرهنگ معین و عمید معنی آتشکده – فرهنگ معین و عمید معنی آبک – فرهنگ معین و عمید معنی آتون – فرهنگ معین و عمید معنی آختن – فرهنگ معین و عمید معنی آبان – فرهنگ معین و عمیددیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند * تصویر امنیتی *تصویر امنیتی را وارد کنید: